امید

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دوستی با خداوند قدرتمندترین ابزار حل مشکلات

ذکر نام و یاد خداوند، به انسان، چنان آرامش و اطمینانی می بخشد که در پرتو آن، انسان، قدرت خاصی به دست می آورد. به تعبیر قرآن: «دل، با یاد خداوند آرام می گیرد». البته ذکر خداوند، نعمتی است که بندگان خاص خداوند دارند؛ زیرا هرگاه شما یاد خدا کردید، معلوم می شود اوّل خدا به یاد شما بوده و به شما توفیق چنین کاری را عطا نموده است وگر نه به قول نظامی:

من ز کجا وین پر و بال از کجا

من که و تسبیح جلال از کجا!

و برعکس، کسانی که از خدا روی گردان اند و از یاد و نام خدا غافل و در تمام عمر نخواسته اند که به این موضوع بپردازند، زندگی شان با مشکلات و معضلات فراوانی مواجه می شود که به بیان قرآن: «هر که از یاد من روی گرداند، زندگی دشواری خواهد داشت» و بعد در جای دیگر به دنبال علت آن هستند.


در جستجوی خدا ...

کوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد.

رفت‌ که‌ دنبال‌ خدا بگردد و گفت: تا کوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.

نهالی‌ رنجور و کوچک‌ کنار راه‌ ایستاده‌ بود، مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ کنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن.

درخت‌ زیرلب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ که‌ بروی‌ و بی ‌ره آورد برگردی. کاش‌ می‌دانستی‌ آنچه‌ در جست‌وجوی آنی، همین‌جاست ...

مسافر رفت‌ و گفت: یک‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ می‌داند، پاهایش‌ در گِل‌ است، او هیچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد یافت.

و نشنید که‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز کرده‌ام‌ و سفرم‌ را کسی‌ نخواهد دید؛ جز آن‌ که‌ باید.

مسافر رفت‌ و کوله‌اش‌ سنگین‌ بود. هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پیچ، هزار سالِ‌ بالا و پست. مسافر بازگشت رنجور و ناامید. خدا را نیافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ کرده‌ بود ...

به‌ ابتدای‌ جاده‌ رسید. جاده‌ای‌ که‌ روزی‌ از آن‌ آغاز کرده‌ بود. درختی‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز کنار جاده‌ بود.

زیر سایه‌اش‌ نشست‌ تا لختی‌ بیاساید.

مسافر درخت‌ را به‌ یاد نیاورد. اما درخت‌ او را می‌شناخت.

منزل سوم سیر و سلوک (عرفان روح الله 3)

درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در کوله‌ات‌ چه‌ داری، مرا هم‌ میهمان‌ کن.

مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، کوله‌ام‌ خالی‌ است‌ و هیچ‌ چیز ندارم.

درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتی‌ هیچ‌ چیز نداری، همه‌ چیز داری. اما آن‌ روز که‌ می‌رفتی، در کوله‌ات‌ همه‌ چیز داشتی، غرور کمترینش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت.

حالا در کوله‌ات‌ جا برای‌ خدا هست و قدری‌ از حقیقت‌ را در کوله‌ مسافر ریخت...

دست‌های‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هایش‌ از حیرت‌ درخشید و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ و پیدا نکردم‌ و تو نرفته‌ای، این‌ همه‌ یافتی!

درخت‌ گفت: زیرا تو در جاده‌ رفتی‌ و من‌ در خودم، و پیمودن‌ خود، دشوارتر از پیمودن‌ جاده‌هاست ...


چون شمع ...

هیچ شر و نیروی شری در جهان وجود ندارد . تنها انسان هایی وجود دارند که آگاه هستند و انسان هایی که عمیقا در خواب هستند . کسی که در خواب است قدرتی ندارد . کل انرژی هستی در اختیار انسان های اگاه و بیدار است . یک انسان آگاه میتواند تمامی جهان را آگاه و بیدار کند , همانطور که یک شمع روشن میتواند میلیون ها شمع دیگر را روشن کند و ذره ای از نورش کاسته نشود .


خدایی شدن

زندگی فرصتی است برای خدایی شدن و هدفی که منظور نظر دین و اولیای الهی است, ساختن انسان خدایی است. هر مکتبی الگوی خاصی را برای انسان سازی معرفی می کند, الگویی که ادیان توحیدی معرفی می کنند, انسان خدایی است. تمامی پیامبران و رهبران دینی برای خدایی شدن انسان تلاش کرده اند. آنها به هر چیزی که دعوت کرده اند مانند دانش, عدالت, اخلاق و معنویت, همه برای این بوده است که از انسان موجودی خدایی بسازند. تقرب به خداوند به همین معنای خدایی شدن و خداگونگی است.
مفهوم خدایی شدن, به این معنا است که انسان محور تمام زندگی, تصمیم گیری ها و اندیشه های خودش را خداوند و خدایی شدن قرار دهد. به طور مثال سخن اش خدایی شود, یعنی درباره خدا و صفات خدا و مظاهر خدا و به خاطر خدا سخن بگوید, نگاهش خدایی باشد, خدا پسند باشد به چهره های خداگونه بنگرد و به چیزی که خداوند راضی نیست, نگاه نکند. خدایی بیاندیشد, یعنی به خدا بیاندیشد و برای شناخت حقیقت هستی تلاش کند و برای خدا فکر و اندیشه اش را به کار بیاندازد و نیز خداگونه عمل کند. انبیای الهی اینطور بودند, تمام فکر و ذکر آنها خدا بود. مثل اینکه جز خدا و رابطه با او, شناخت و عبادت او, دعوت به او و جهاد در راه او, کار دیگری در این جهان نداشتند, زیرا کمال و سعادت انسان در خدایی شدن و به رنگ خدا در آمدن است, به همین دلیل تمامی انبیا انسان را به پرستش توحیدی خداوند دعوت می کردند. یک انسان خدایی اینطوری است. اهل عبادت خدا است, اهل اندیشه دینی و الهی است, تخلق به اخلاق الهی دارد و رفتارش خداگونه است.