سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امید

صفحه خانگی پارسی یار درباره

انسانهای بزرگ / متوسط / کوچک:

انسان های بزرگ در باره عقاید سخن می گویند

انسان های متوسط در باره وقایع سخن می گویند

انسان های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند

انسان های بزرگ درد دیگران را دارند

انسان های متوسط درد خودشان را دارند

انسان های کوچک بی دردند

انسان های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

انسان های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

انسان های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند

انسان های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند

انسان های متوسط به دنبال کسب دانش هستند

انسان های کوچک به دنبال کسب سواد هستند

انسان های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند

انسان های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد

انسان های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند

انسان های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

انسان های متوسط به دنبال حل مسئله هستند

انسان های کوچک مسئله ندارند

انسان های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی گزینند

انسان های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند

انسان های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می گیرند.


راز ثروتمندی بدون مال، و عزتمندی بدون سلطنت ...

دیروز تاجر معروف شهر بود. خیلی‌ها حسرت موقعیت او را می خوردند. اما امروز... بر اثر ورشکستگی تمام دارای هایش را از دست داده، کارش به جای رسیده که حتی دوستانش هم جواب سلامش را نمی‌دهند.

کمی این طرف‌تر... دیروز برای خودش کسی بود؛ قدرت داشت؛ ابهت داشت، اما حالا که منصبش و مقامش را از دست داده، کارش به جای رسیده که هیچ کس برایش تره هم خرد نمی‌کند!

دوستان...

 این داستان ها بخشی از وقایعی است که هر روز در گوشه و کنار جهان رخ می دهد و تکرار می‌شود، و روزگار هر روز با زبان بی‌زبانی به ما هشدار می دهد که ای انسان! ثروت و مقام دنیوی سرابی بیش نیست.

ثروت واقعی و عزت و اقتدار حقیقی را باید در این کلام نورانی امیر المؤمنین علی (علیه السلام) جستجو نماییم که آن حضرت فرمود:

«مَنْ سَرَّهُ الْغِنَى بِلَا مَالٍ وَ الْعِزُّ بِلَا سُلْطَانٍ .... فَلْیَخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَتِهِ فَإِنَّهُ وَاجِدُ ذَلِکَ کُلِّهِ»[1]

هر کس دوست دارد بدون داشتن مال، غنی باشد و بدون قدرت و سلطنت، عزیز باشد از سایه معصیت خدا خارج شود و به عزت، و فرمانبرداری خداوند روی آورد، چرا که با این کار، به همه آنها دست پیدا کرده است.


[1] . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، حدیث شماره 3501، ص 184.

تفکر در آیات الهی؛ رمز موفقیت

در هر روز چند دقیقه‌ای، نیم ساعتی یک ساعتی در آیات الهی تفکر کنیم، تا

خدای تعالی از حالت حیوانیّت ما را بیرون بیاورد و انسان قرار دهد  و مثل

همه‌ی مردم که هیچ به فکر حقیقت و حقایق نیستند نباشیم . اگر یک شبانه

روز بر ما گذشت که بعید است و آن چنان غافل بودیم که درباره‌ی خدای تعالی

و صفات پروردگار تفکّر نکردیم و اهمیّت هم ندادیم باید عرض کنم یا روحمان

مریض است یا خدای نکرده  مرده است. چرا؟ برای اینکه روح غذا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد

اگر یک نفر یک شبانه‌روز غذا نخورد شما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویید این مریض است، ذائقه

ندارد، احساس گرسنگی نمی‌کند، اگر بیشتر ادامه پیدا کرد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویید این

مرده است، روح انسان هم همینطور است. غذای او تفکّر در آیات الهی است،

غذای او توجّه به پروردگار است، غذای او انس با خداست،. خدای تعالی در

قرآن مجید فرموده: وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا العنکبوت/69 کسانی که در راه ما

جهاد می‌‌‌‌‌‌کنند یعنی صبح از خواب بلند شدند، یا قبل از اذان صبح از خواب بلند

شدند، نماز شبشان را خوانده‌اند، یک مقدار تزکیه‌ی روح پیدا کرده‌اند، و بعد

نشسته‌اند تا اذان صبح دقایقی وقت دارند درباره‌ی آیات الهی فکر می‌‌‌‌‌کنند،

که الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ؛ یا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند زیر آسمان به

آسمان نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و این آیات را تلاوت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، که در اختلاف این شب و

روز، انسان وقتی به آسمان نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند این ستاره‌ها به آن بزرگی که کره‌ی

زمین ما در مقابل آنها بسیار کوچک است، این اختلاف شب و روز، وَاخْتِلَافِ

اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ آل عمران/190 می‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهید صاحب مغز

باشید؟ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهید صاحب فکر باشید؟ می‌‌‌‌‌خواهید از حیوانات بروید بیرون و

دارای مغز بشوید؟ مغز، خیلی مهم است. خدا هم در قرآن می‌فرماید: لِأُولِی

الْأَلْبَابِ برای صاحبان مغز، اینها آیات الهی را در شب و روز مشاهده‌می‌کنند.

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا، اوّل قیام در زیر آسمان انسان نگاه به آسمان

می‌‌کند این آیات مستحب است که انسان وقتی برای وضو گرفتن می‌‌آید زیر

آسمان، آنجا این آیات را قبل از نماز شب بخواند. تفکّر می‌‌کند، با

دوستانش یک قدم بلندی بر می‌‌دارد، اگر شما خواب بودید و دوستانتان

مشغول نماز شب بودند و در آیات الهی تفکّر کردند، مثل آن فردی است با یک

قافله‌ای حرکت کرده می‌‌خواهد به مقصدی برود و آن شخص می‌‌خوابد،

عقب می‌‌افتد، آیا بعدش برسد یا نرسد؟ آیا بتواند جبران کند یا نتواند؟

 

از فرمایشات استاد سید حسن ابطحی


هدیه موفقیت

هم اکنون میدانی هدیه چیست هم اکنون میدانی کجا آن را جستجو کنی، هم اکنون میدانی هدیه چگونه میتواند باعث موفقیت شود.

 

"در دوران کودکی هدیه را بهتر میشناختی اکنون آن را فراموش کرده ای"

 

هدیه مربوط به گذشته و آینده نیست، هدیه مربوط به زمان حال است، هدیه در واقع هم اکنون است.

 

اگر از تجربیات گذشته و مسائلی که برایت پیش آمده درس نگرفته باشی به سختی می توانی آن را فراموش کنی.

 

اگر بدانی گذشته ات را کنار بگذاری شانس موفقیت تو در زمان حال بیشتر می شود.

 

گذشته ات را به دقت بررسی کن نکات مفید آن را یاد بگیر از آموخته هایت برای بهبود زندگی ات استفاده کن.

 

تو قادر نیستی گذشته را تغییر دهی، اما میتوانی از آن درس بگیری در این صورت در وضعیت مشابه بهتر میتوانی عمل کنی تا موفقیت بیشتری در زمان حال بدست آورده و از زندگی ات بیشتر لذت ببری.

 

کسی قادر به پیشگویی و مسلط شدن بر آینده نیست، هرچه برنامه ریزی برای کارهایی که قصد انجام آن را داری بیشتر باشد اضطراب کمتری در زمان حال و درک بیشتری در مورد آینده خواهی داشت.

 

"آینده شگفت انگیزی را در ذهنت تصور کن یک برنامه ریزی واقع بینانه برای رسیدن به آینده مطلوب انجام بده هم اکنون در زمان حال برنامه ات را اجرا کن"

 

زندگی کردن در زمان حال تجربه کردن از گذشته و برنامه ریزی برای آینده، همه چیز نیست. تمام این ها زمانی معنا و مفهوم پیدا میکند که در کار و زندگی هدفمند باشید.

 

باید فهمیده باشید کارهایی که انجام می دهید بستگی به هدف دارد،

 

برای رسیدن به شادی و خوشحالی باید در زمان حال حضور داشته باشی.

 

اگر میخواهی زمان حالت از گذشته ات بهتر باشد، باید از گذشته درس بگیری، موقعی که میخواهی آینده ای بهتر از زمان حال داشته باشی باید برای آینده ات برنامه ریزی کنی.

 

زمانی که در زندگی هدف داری و بر روی چیزهای با اهمیت متمرکز میشوی، امکان مدیریت، حمایت و پشتیبانی عشق و محبت بیشتر خواهد شد.

 

موفقیت یعنی رسیدن به آن زندگی که استحقاقش را دارید.موفقیت یعنی حرکت به سوی اهداف مورد علاقه تان، موفقیت برای هر فردی مفهومی خاص دارد.

 

به سه طریق میتوان از زمان حال بهتر استفاده کرد:

 

  1 -  در زمان حال حضور داشته باشید :

 

وقتی مایلید شاد و موفق باشید به چیزهایی که در زمان حال برایتان اهمیت بیشتری دارد تمرکز کنید.

 

نسبت به مسائلی که در زمان حال از اهمیت بیشتری برخوردارند واکنش مناسب نشان دهید.

 

2 -  از گذشته تان تجریه کسب کنید :

 

وقتی میخواهید زمان حال شما بهتر از گذشته تان باشد نگاهی به گذشته بیندازید و از نکات با ارزش آن درس بگیرید و در زمان حال کارهایتان را بهتر از گذشته انجام دهید.

 

3 -  برای آینده تان برنامه ریزی کنید :

 

وقتی به فکر داشتن آینده ای بهتر از زمان حال هستید، آینده مناسب تان را تصور کنید و سپس برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید آنگاه این برنامه ریزی را در زمان حال اجرا کنید.


عشق خداوند را دریافت کنیم. ...

چرا به خداوند متوسل نمی شوید و به دنبال دریافت عشق او نیستید؟!

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چگونه عشق خدا را دریافت کنیم و به آن برسیم. شما در این دنیای مادی هم اگر بخواهید محبت، دوستی و عشق کسی را اصطلاحا مال خود کنید باید به او عشق بورزید و کاری کنید که خوشایند او باشد تا او هم دوستی و محبت خود را نثار شما کند، ولی خدواند همه مخلوقاتش را دوست دارد و البته در بین مخلوقاتش به انسان بخاطر اراده و اختیار و گنجینه مهمی که به وی ارزانی کرده یعنی عقل و تعقل عنایت خاصی دارد که در این بین به انسان موحد و کسی که با عمل صالح به او تقرب می جوید نگاه ویژه ای دارد و او را گرامی تر و بیشتر دوست دارد و این آیات مویّد این حرف است که در قرآن کریم خداوند چنین می فرماید:

إنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا (سوره: مریم آیه: 96 )« همانا کسانى که ایمان آورده و عمل‏هاى شایسته کرده‏اند، به زودى خداى رحمان براى آنها دوستى و محبتى (در دل‏هاى فرشتگان و مؤمنان در دنیا و آخرت) قرار مى‏دهد»

همانطوری که در سطور بالا خدمتتان نوشتم که خداوند همه مخلوقاتش را دوست دارد و در این بین همه انسان ها را هم دوست می دارد با این قول از خدا که می فرماید: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ (سوره : الاسراء آیه :  70) : و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم.

 و این می شود محبت فراگیر و عمومی خداوند نسبت به همه بندگانش و این دوست داشتن از ناحیه و جانب خداست که بدون قید و بند همه بندگانش را دوست دارد و البته یک نوع محبت ناب تر و ویژه تری هم دارد که شامل دسته خاصی از انسانها می شود که در آیه  آیه: 96 مریم گفتیم. و در آیه دیگر هم در رابطه با عزیز دردانه های خودش چنین می گوید: ان اکرمکم عندالله اتقاکم:همانا گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.

پس خداوند همه خلقش را دوست دارد و این بنده خداست اگر بتواند بندگی او را بجا بیاورد خداوند هم به او عشق خواهد ورزید، پس برای بدست آوردن عشق خدا ما باید بسوی او حرکت کنیم، اول از هر چیزی کارهائی رو بایستی انجام بدهیم از قبیل اطاعت، عبادت خدا و تقوای الهی که ما را به دوستی و عشق خدا نزدیک می کند، پس هرگاه به محبت خداوند نزدیک شدی بدان که محبت مردم را هم توانسته ای نزدیک شوی و هرگاه از محبت و عشق خدا دور شدی از آنها هم دور خواهی شد. و تایید این مطلب حدیثی گوهر بار از رسول خداست.

رسول خدا پیامبر مصطفی (صل الله علیه و آله و سلّم ) در این باره چنین می فرمایند: «إن الله إذا أحب عبداً دعا له جبریل، علیه السلام، فقال: إنی أحب فلانا فأحبه، قال: فیحبه جبریل، ثم ینادی فی السماء فیقول: إن الله یحب فلانا فأحبوه، فیحبه أهل السماء، قال: ثم یوضع له القبول فی الأرض، وإذا أبغض الله عبداً، دعا جبریل، فیقول: إنی أبغض فلانا فأبغضه، فیبغضه جبریل، ثم ینادی فی أهل السماء: إن الله یبغض فلاناً، فأبغضوه، قال: فیبغضونه، ثم توضع له البغضاء فی الأرض»

هنگامى که خداوند کسى از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل فرماید من فلان شخص را دوست دارم تو هم او را دوست بدار، جبرئیل او را دوست خواهد داشت، سپس در آسمانها ندا مى دهد که اى اهل آسمان ! خداوند فلان شخص را دوست دارد او را دوست دارید، و به دنبال آن همه اهل آسمان او را دوست می‌دارند، سپس پذیرش این محبت در زمین منعکس مى شود.  و هنگامى که خداوند کسى را دشمن بدارد به جبرئیل مى گوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار، جبرئیل او را دشمن می‌دارد، سپس در میان اهل آسمانها ندا مى دهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن بدارید، همه اهل آسمانها از او متنفر می‌شوند، سپس انعکاس این تنفر در زمین خواهد بود.

.

بدرستیکه رسیدن به محبت مردم خیلی سخت و مشکل است و اگر شما بخواهید به دوستی و محبت یه نفر دست پیدا کنید بایستی تلاش بیشتری کنید تا بتوانید محبت او را بدست بیاورید و شاید بعد اینکه کلی به او محبت کردی ولی او حاضر نشود که با شما تبادل محبت و دوستی کند و این در حالیست که او بنده ای است از بندگان خدا که لا یملک من أمر نفسه شیئاً. و این خداوند است که اگر بخواهد بنده اش را عزیز همگان می کند.

اما دوستی و محبت خدا؛ خدواندی که رئوفست و رحیم وَدودست کریم، تنها با اطاعت و تهذیب شما بدست خواهد آمد در حالیکه مشتاقانه و مهذّبانه به سوی او گام بر می دارید.

رسول خدا صلوات الله و سلامه علیه و آله گفتند: « یقول الله عزوجل: من ذکرنی فی نفسه ذکرته فی نفسی ومن ذکرنی فی ملأ ذکرته فی ملأ خیر منه ».

هر که مرا در پپش خود یاد کند، او را در پیش خود یاد کنم‌، و هر که مرا در میان گروهی یاد کند، او را در میان گروهی بهتر از آن یاد کنم‌.