تعجیل کن به خاطر ما ناشکیب ها ...
ای پاسخ گرامی امن یجیب ها
تعجیل کن به خاطر ما ناشکیب ها
چشم جهان به چشمه ی دستان سبز توست
جاری شو از ورای فراز و نشیب ها . . .
یاران مهدی موعود در کلام امیرالمومنین علی علیه السلام
امام موعود، کسی است که حکومتی را رهبری میکند که جد بزرگوارشان امام علی علیه ال سلام مدت زمانی کوتاه زمامدار آن بودند. عرف سیاسی امروز جهان، چنان است که پیشبینیهای رهبران تأثیرگذار، مانند لوحی زرین، اندوختهای برای تشریح و تفصیل و تفسیرهای متخصصین تلقی میشود تا هر چه بیشتر و بهتر بتوانند برنامهریزیهای راهبردی و کلان خود را چه در عرصه نیروی انسانی و چه در رابطه با تخصیص منابع سامان دهند.
حال اگر این پیشبینیها، متّصل به وحی باشد، لزوم مطالعه و واکاوی آن بیش از پیش مهم مینماید؛ چرا که آنچه آیندهپژوهی را دستخوش عدم اطمینان میکند، عدم ضمانت وقوع آن است. با توجه به ایام مبارکی که در آن واقع شدهایم شایسته است مروری داشته باشیم بر یکی از مهمترین و کاربردیترین موضوعات این حیطه یعنی ویژگیهای یاران موعود، شاید مقدمهای باشد برای اینکه سعی کنیم ما نیز با کسب این اوصاف، از جمله یاران حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم.
1. یارانی جوان
بیشتر یاران امام منتظر «جوان» هستند؛[1] موعود نیز، خود جوان است و هر چند که صدها سال از حیات او گذشته، لیک به اعجاز الهی، سیمایش به مانند جوانی خوشچهره میماند، لاجرم یاران ایشان نیز باید چنین باشند؛ آنگونه که امیرالمؤمنین علی علیه السلام بدان بشارت داده است: «إن اصحاب القائم شباب لا کهول فیهم إلا کالکحل فی العین أو کالملح فی الزاد، و اقل الزاد الملح؛ یاران قائم جوان هستند. در میان آنها پیرمرد یافت نمیشود به جز مانند سرمه در چشم و نمک در طعام که کمتر از هر مادهای در طعام نمک آن است[2].
2. دلباختگی به خدا
خداجویی و پارسایی و پیوند با پروردگار، با حیات یاران موعود آمیخته است. امام مؤمنان ضمن تشبیه دل یاران خداجو و پارسای مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مشعلهای نورانی[3]، از ذکر پیوسته آنان یاد میکند: «... یُسبحونَ علی خُیولِهم؛ بر فراز مرکبها خدا را تسبیح میگویند.»[4]
این ویژگی برخاسته از قابلیتهای معنوی ایشان است؛ آنگونه که حضرت در خطبه 150 نهجالبلاغه میفرمایند: «تُجْلی بِالتَنْزیلِ أبْصارُهُم وَیرْمَی بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهمْ، وَیغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ؛ دیدههای آنها به نور قرآن جلا داده و تفسیر آن، در گوشهایشان جا گرفته شود (در آیات قرآن تأمل و تدبر میکنند، و تفسیر را از اهلش میآموزند.) در شب جام حکمت را به آنها بنوشانند بعد از اینکه در بامداد هم آشامیده باشند. (اسباب سعادت و نیکبختی و علم و عمل برای آنان در آشکار و نهان آماده گردد.)»[5]
3. فرمان برداری و شیدایی
آنان در اطاعت و پیروی از مهدی علیه السلام زبانزد هستند، بدان حد که: «در برابر فرمان امامشان از بنده مطیع، مطیعتر هستند.»[6]
عشق و شیدایی یاران، به عنوان شیرازه اصلی این پیوند، فرمانبرداری را با تک تک ایشان گره میزند، این دلبستگی در کلام پیشوایان معصوم علیه السلام چنین تبیین شده است: «... سوارانی با نشان و پرچم، برای تبرک دست بر زین مرکب آنان میسایند و در گرد امام علیه السلام میدرخشند. با جان و دل او را در جنگها یاری کرده و آنچه طلب کند کفایت میکنند.»[7]
و در منظر امام علی علیه السلام: «به هنگام نبرد، پروانه وار شمع وجود امام را در میان گرفته، محافظت میکنند.»[8]
4. بصیرت و بینش
آگاهی و بینش روشن همراهان مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سبب میشود که آنان اسیر تندبادهای ترفند و شایعه و تهدید نگشته، تن به شبهه و شک ندهند و با بیمه بصیرت، صراط مستقیم را بپیمایند و فتنههای کور را از بُن برکنند.
مولای متقیان علی علیه السلام میفرمایند: «...حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیافِهمْ، وَدَانُوا لِرَبِّهِمْ بَِأَمْرِ وَاعِظِهِم؛ چون فرمان خدا آزمایش را به سر آورد، شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کردند، طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند.»[9]
شاید این بصیرت به واسطه تجربه حوادث روزگاران باشد: در خلال بروز این فتنهها و آشوبها، گروهی صیقلی میشوند، و همانگونه که آهنگر شمشیر را تیز و برّا میکند و به آن جلا میدهد، زنگار تیرگیها از دل و اندیشه آنها زدوده میشود، و برای پذیرش دانش و حکمت آماده میشوند، این گروه مانند تیغ که اگر بر چیزی وارد شود آن را میبُرد و تا عمق آن فرو میرود، در مسائل علم و حکمت فرو میروند.»[10]
5. نظم و ترتیب
یکپارچگی و هماهنگی، تدبیر و نظم، سیره عملی و پیام رفتاری یاران مهدی علیه السلام است. حرکت و سکون و آرامش و پیشرفت و عملکرد آنان با نظم آراسته شده است؛ شیوه پسندیدهای که امیر مؤمنان علیه السلام از آن چنین یاد میکند: «کَأنی اُنظر اِلیهِم وَ الزِیُّ واحِدٌ وَ القدُّ واحدٌ و الجَمالُ واحد وَ اللِباسُ واحدٌ؛ گویا آنان را مینگرم؛ زی و هیأتی یکسان، قد و قامتی برابر، در جمال و برازندگی همانند و هم لباسند.»[11]
پس از استقرار حاکمیت دولت عدالتگستر اهلبیت علیهم السلام، اداره هر بخش از ساختار مدیریتی حکومت به عهده یاران خواهد بود و چون آنان چشم به آینه تمامنمای حق دوختهاند، پس جز انضباط در رتق و فتق امور از آنان چیزی انتظار نمیرود، البته این نظم بیرونی، ریشه در اتحاد و همدلی این شایستگان دارد. امام علی علیه السلام در توصیف همدلی و اتحاد یاران موعود چنین میفرماید: «ایشان یکدل و هماهنگ هستند.»[12]
این یکدلی به سبب آن است که خودخواهیها و خواستههای شخصی در وجود آنان نیست؛ آنها با اعتقادی صحیح در زیر یک پرچم و برای یک هدف، قیام میکنند و این خود یکی از عوامل پیروزی آنها بر جبهه مقابل میباشد.
6. صبر و بردباری
بدیهی است که مبارزه علیه ظلم جهانی و برقراری حکومت عدل جهانی با رنج و مشقّتهای فراوان همراه است و یاوران امام، در راه تحقق آرمانهای جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مشکلات و ناگواریها را به جان میخرند؛ ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچیز میشمارند، امام علی علیه السلام در این زمینه میفرماید: «لَمْ یمُنُّوا عَلَی اللهِ بِالصَّبْرِ، وَلَمْ یسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِی الْحَقِّ؛ گروهی هستند که به خاطر صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمیگذارند. و از این که جان خویش را تقدیم آستان حضرت حق میکنند، به خود نمیبالند و آن را بزرگ نمیشمارند.»[13]
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. البته جوان بودن یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف لطمهای به جایگاه پیران با ایمان نزده و برعدم همراهی ایشان گواهی نمیدهد.
[2]. نعمانی، الغیبة، ص 315؛ بحار الانوار، ج52، ص333.
[3]. «کان قلوبهم القنادیل»، علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 377.
[4]. همان.
[5]. نهج البلاغه، خطبه 150، ص 195.
[6]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص308.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. نهج البلاغه،.خطبه 150، ص 195
[10]. همان.
[11] سلیمان کامل، یوم الخلاص، ترجمه مهدی پور، ج 1، ص 416، حدیث 482.
[12]. همان.
[13]. نهج البلاغه، خطبه 150، ص 195.
چرا نامه اعمال ما را برای امضاء کردن پیش امام زمان (عج) می برند
اگر مراد شما این است که چرا نامه اعمال ما را به امام عرضه میکنند؟ در پاسخ باید گفت: پیروان مکتب اهل بیت، با توجه به اخبار فراوانی که از امامان رسیده، ، عقیدهشان این است که پیامبر و امامان(ع) از اعمال همه امت آگاه میشوند. یعنی، خداوند از طریق خاصی اعمال امت را بر آنان عرضه میدارد. روایات، در این زمینه، بسیار است. قبل از آوردن حدیث، برای تایید موضوع، آیاتی را که به موضوع عرض اعمال بر پیامبر و امام دلالت دارد میآوریم. خدای سبحان در قرآن مجید میفرماید: « وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؛ بگو عمل کنید، خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را میبینند ...»(توبه، 105) از طرفی نبی اکرم(ص) شاهد و گواه امت است: « یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً»(احزاب، 45)؛ « فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً؛ حال آنان چگونه است آن روز که برای هر امتی، گواهی بر اعمالشان میطلبیم و تو را گواه بر اعمال آنان قرار خواهیم داد»(نساء، 41).
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میگوید:«هر عملی که انسان انجام میدهد، از خیر یا شر، خدا و رسولش و مؤمنان، حقیقت عمل خیر یا عمل شر را مشاهده میکند»، (المیزان، جلد9، ص398).
منظور از مؤمنون، در آیه 105 سوره توبه ائمه(ع) هستند. یعقوب بن شعیب گوید: از امام صادق(ع) درباره آیهی « قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» پرسیدم، فرمود «مؤمنان، ائمه هستند». (اصول کافی، جلد1، ص318) پس اعمال انسانی، از خیر و شر، به رسول خدا و ائمه(ع) عرضه میشود. ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل میکند: « در هر بامداد کردار بندگان نیکوکار و فاسق بر رسول خدا(ص) عرضه میشود. پس بر حذر باشید از کردار ناشایست. همین است معنای قول خدای تعالی « قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ...» و ساکت شد.(اصول کافی، همان) بنابراین، پیامبر و امامان(ع) از حقیقت اعمال بندگان، با خبر هستند و اعمال آنان را مشاهده میکنند.
پیامبر و ائمه(ع) مظهر اسماء و صفات الهی هستند و همانگونه که خداوند، ناظر بر اعمال مردم است، پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز چشم خدا در میان خلق هستند و اعمال آنان را میبینند.
ضمن آن که نظارت پیامبر و امام بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، آثار سازندهی فراوانی دارد؛ زیرا آنان هادیان امت از طرف خدایند، و فیض الهی از طریق آن بزرگواران به بندگان میرسد.
منبع : افکار نیوز
مسیح روزی خواهد آمد...
ذکر بسم الله الرحمن الرحیم / پیک معراج است بر قلب سلیم
دل بود روشن مرا از یاد حق/ از می توحید او دارم رمق
حضرت عیسی(علیهالسلام) یکی از پیامبران اولوالعزم و از انبیاء بنی اسرائیل است، که نام مبارکش بیست و پنج بار در قرآن کریم ذکر شده است.[1]
عیسی اصل آن «یسوع» است، به معنی نجات دهنده، و مسیح،[2] لقب آن حضرت است، که سیزده بار در قرآن آمده و به معنی مبارک میباشد.
وی پنج هزار و پانصد و هشتاد و پنج سال بعد از هبوط آدم(علیهالسلام) و پانصد (یا پانصد و هفتاد یا شصت) سال، قبل از ولادت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در سرزمین کوفه در کنار رود فرات به دنیا آمد.[3]
ولادت او به طور معجزه به اذن خدا، بدون پدر رخ داد، مادرش حضرت مریم(علیها السلام) دختر عمران(علیهالسلام) از زنان با فضیلتی است، که نام مبارکش در دوازده سوره قرآن و در سی و چهار آیه به صراحت ذکر شده است.
وی در سی سالگی در بیت المقدس به پیامبری مبعوث شد و دارای شریعت مستقل و کتابی به نام «انجیل» بود و پیوسته بنی اسرائیل را به سوی خدای یکتا دعوت مینمود و بر اثر شرایط خاص زندگی ناگزیر بود، مجرد زندگی کند، او دارای دوازده نفر یار مخصوص به نام «حواریون» بود، که همواره او را یاری میکردند و به پیروان او نصاری گویند.[4]
عیسی(علیهالسلام) سرانجام پس از سی و سه سال زندگانی، یهودیان تصمیم به قتلش گرفتند، اما خداوند او را به آسمانها بالا برد و روزی در حوالی دمشق فرود خواهد آمد و دجال را به قتل میرساند.[5]
---------------------------------
1] - قاموس قرآن: ج 5، ص 71 و 82 – سور و آیاتی که نام عیسی یا مسیح یا ابن مریم (علیهاالسلام) در آنها ذکر شده است عبارتند از:
بقره، آیات 87. 136و 253 – ال عمران، آیات 45، 52، 55، 59 و 84 – نساء، آیات 157، 163، 171، 172 – مائده، آیات 17، 46، 72، 75، 78، 110، 112، 114 و 116 – انعام، آیه 75 – توبه، آیات 30 و 31 – مریم، آیه 34 – مؤمنون، آیه 50 – احزاب، ایه 7 – شوری، آیه 13 – زخرف، آیه 57 و 63 – حدید، آیه 27 – صف، آیه 6، 14.
[2] - در اینکه چرا به حضرت عیسی(علیهالسلام) مسیح (مسح کننده و مسح شده) میگفتند: چند وجه ذکر کردهاند که عبارتند از:
الف) به خاطر میمنت وجود و برکتی که در وی بود.
ب) چون او با مسح طهارت و پاکیها خود را از گناه مصون داشت.
پ) او هیچ بیماری را مسح نمیکرد مگر آنکه بزودی خوب میشد.
ت) جبرئیل هنگام ولادت با بالهایش او را مسح نمود تا از شر شیطان در امان باشد. حیوه القلوب: ج 1، ص 293 – مجمع البیان: ج 3، ص 81.
[3] - بحارالانوار: ج 14، 214 – حیوه القلوب: ج 1، ص 396 – احتجاج: ص 325 – ولی برخی گویند حضرت عیسی(علیهالسلام) در شهر ناصره یا بیت المقدس و یا بیت لحم در عصر سلطنت فرهاد پنجم یکی از شاهان اشکانی متولد شد (قصههای قرآن: ص 423 – قاموس : ج 7، ص 74 – حیوه القلوب: ج 1،ص 397).
[4] - این لفظ چهارده بار در قرآن آمده و واحد آن نصرانی میباشد که یکبار در قرآن ذکر شده است، در علت این تسمیه چند قول است: قویتر از همه، قول ابن عباس میباشد که ناصره شهری است در منطقه فلسطین، چون زمان کودکی و طفولیت مسیح (علیهالسلام) در آنجا سپری گشته، لذا به آن حضرت عیسای ناصری میگفتند، در نتیجه پیروان آن حضرت را نصرانی و نصاری گفتند. (قاموس قرآن: ج 7، ص 74).
[5] - تفسیر قمی: ج 2، ص 270.