چه کسی خوف و حزن نخواهد داشت؟
چه کسی خوف و حزن نخواهد داشت؟
بشر از روز نخست مأمور به این شد که مراقبه کند. من هدایت را برایتان میفرستم که به شما بگویم این طور است، هر زمان هم به یک لسان پیامبری میآید، یکی پیامبر وحییّه است و یکی بعد از آن پیامبر تشریحیّه الوحییّه است. در زبان امروز ما همین است که میبینید مِن ناحیه مولانا، مِن ناحیه شیخنا الاعظم و مِن ناحیه ابوالعرفا و …، این طور تبیین میشود.
«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» اگر تبعیّت کنی، دیگر خوف و حزنی نداری.
هر کس ابیعبدالله(ع) را پذیرفت، خوف و حزنی برایش نیست. ابیعبدالله(ع) یاران کمی داشت و به ظاهر شکست خورد، امّا آن که میداند چه خبر است، مثل زینب کبری(ع) در جواب آن به ظاهر به قدرت نشسته متکبّر و به ظاهر پیروز بیان میکند: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»، چرا؟
چون هیچ کدام از صحابه حضرت نه خوف داشتند و نه حزن. همه از صافی گذشته بودند. آنها رسیدند به این که هیچ فجوری در آنها نبود. «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» انسان پیچیده شده در تقوا و فجور است، منتها هنر این است که نگذاری فجور قاطی تقوا شود.